شعر حسین وش

1

 

کتاب سه رن چشمه لر چاپ شد
مجموعه اول باباتی های ترکی رایج  در کردستان
گرداوری و تنظیم حسین وش
برگردان اشعار به نظم فارسی : مهدی جاویدان
قیمت : 3 هزار تومان
استانهای پخش: تهران – آذربایجان – کردستان
عزیزان قروه ای برای خرید این کتاب با شماره زیر تماس بگیرید
09183707425  جاویدان
محل فروش کتاب در شهر سریش اباد : میدان شهدا مغازه های اقای رامین کمال ابادی و اقای معین طالبی

قسمتهایی از متن کتاب

 

آقاشدا بولبول اُوینار

آغلاما رَنگیم سُولار

سیزی قاپِیِز گورَندَه

منیم اُورَگیم دُولار

 

بلبل به سر درخت جا می‌گیرد

زردی به رخم ز گریه جا می‌گیرد

هرگاه که درب خانه ات می‌بینم

این حنجره را بغض فرا می‌گیرد

 

 

 

دوار اُوسته قوش منم

کیش دِیَرَی اُوش مَرَم

عالم گیرسَه طوفانا

من یارمنان گِشمِرَم

 

گنجشک نشسته روی دیوار منم

عاشق به غمت ای گل بی خار منم

در کل جهان اگر وزد طوفانها

تا آخر عمر، طالب یار منم

 

 

 

 

آی گِدَر باتان یِرَه

مَلَک لَر یاتان یِرَه

قیز سَن قوربان اُولیدی

عمو اُوغلو یاتان یِرَه

 

چندی است که ماه بدر را خواب گرفت

در خوابگه فرشته بیتاب گرفت

دختر توشوی فدای آن بستر که

اندام پسر عمو به مهتاب گرفت

 

 

 

 

حیاطیزدا اُوزوم وار

قِلاسِندا سُوزُوم وار

بیر حیاطدا اُوچ باجی

کوچوگوندَه گُونوم وار

 

انگور حیاط خانه، میخانه‌ی دل

هر حبه‌ی آن گوهر یکدانه‌ی دل

در خانه سه خواهرند زیبا و ملیح

آن خواهر کوچک است دردانه‌ی دل

 

 

 

 

گیدرم نانِوایا

باشی تُوتما هَوایا

سَن که منی آلمادی

روژی اُولسو خودایا

 

نان را که به تخته نانوا پاره کند

در مسلک عاشقانِ آواره کند

از اینکه مرا خواستگاری نکنی

یارب که خداوند تو را چاره کند

 

 

شعری در وصف ارازلین خولبگاه فلسطین

به نام ایزد منان و والا

فلسطین را کنم توصیف حالا

فلسطین خوابگاه اهل دل بود

در و دیوار همه از چوب و گل بود

نگهبان داشت هر سه مثل هم جان

حبیبی , چیذر و پابوس  چهار شان

حسین آقای وش مسئول غذا بود

شده کارش خرابی ، آتش و دود

ز برهان ، مصطفی ،آرش طهوری

هدایت،  تابعی موسی و نوری

محمد لطفی و میثم و جاسم

علی کفاش،  سورانی و قاسم

احد ، مهران،  علی و حاج هادی

کند ما را نصیحت وقت شادی

جمال بود از بزرگان  بدنساز

شنو میرفت پنجاه تا تمام گاز

جلال الدین،  احسان و فرح بخش

خوشش می امد از قالی صد نقش

پیام  و حامد و مهران براری

شده از خدمتش شش ماه فراری

حسین کوثری خوشتیپ و بد فرم

به هر کاری بگوید هست این جرم

دو متر ی هست این پوریای نادان

در نیشش دو متر باز است و شادان

ندارد مغز در سر هست تعطیل

قیافه مردنی چون  دسته ی بیل

امین نوروزی و عباس و بهزاد

نشد لطفی زعمرش لحظه ای شاد

ز حامد ویسی و ساسان تن ناز

چه گویم هر کسی رقصد به یک ساز

حبیب صادقی مردیست خوشگل

سخن گفتن به وی کاریست مشگل

قلی زاده بگفت عاشق شدم من

به زیبایی ندیدم مثل او زن

محمد ، احمد و ادریسو  ادهم

همیشه جنگ میکردنند با هم

سعید آزرم مردی چاق و چله

چو فیلی میرود بالا زپله

تذکر داده ام چندین و بسیار

کتکها میخورد او یک نه صد بار

سیا مردیست عابس اهل اهواز

کبوتر با کبوتر غاز با غاز

محمد نصرتی آرام و ساکت

بدش می امد ازپینگ پونگ و راکت

چه گویم من زبیژن بود لاغر

همیشه در مجالس بود ساغر

حسین پور ،قیصری ، شایسته ممد

خمار باغی ، یوسف ، کاخک احمد

یکی رزگار نامی هست زین جا

سبیلش پهن چون یکدست و یک پا

به ساسان جهاندار شمالی

ندیدم من در این ادم جمالی

زعبد اله بابایی چه گویم

همی گویم که من عاشق به اویم

مرادی را ببین عاشق به کفتر

ندیدم من بخواند درس و دفتر

حسین دکتر کمی آرام و ساکت

تریپش را نگو عینا چو ماکت

ندارد عقل در سر قدر ماهی

همیشه دارد او بر سر کلاهی

ز مهران ، میثم و یاسر شیارکار

کشید این هر سه را باید سر دار

حلیم ترکمن مرد عجیبیست

درسته اسب حیوان نجیبیست

ممی زاده علی ، میلاد وحامد

خوشش می امد از اشیای جامد

منیری عابدو مهرانو روبین

شبیهند هر سه به بهرام چوبین

حمید ذاکری نازک صدا بود

حسابش از همه قطعا جدا بود

حسین زینلی هم خوب مردیست

ولی رخساره اش چون مرد گرتیست

نه پژمان و نه ارمان و نه میلان

فقط آرش ز شهر خوب گیلان

علی ، بهمن ،قیافه روستایی

زمن پرسند تو اهل کجایی

نمی دانم بداند از کجایم

چه نفعی دارد این پرسش برایم

سعید از شوتهای اهل شیراز

بود عاشق به رقص و ساز ، آواز

علیزاده نگو شیتون بلا بود

قیافه زرد رنگش چون طلا بود

چه گویم من ز فخرالدین رسولی

ندارد در بساطش هیچ پولی

لرستانی و سینا هم اتاقند

قیافه بی نمک چون حبه قند

علی اضغر جوانی بود چون شیر

ولی افسوس گشته لاغر و پیر

نگفتم من ز احسان گلابی

که عشقش تیم استقلال و آبی

محمد خان تاخیری چه مرد است

چو سایتش را ربودند او به درد است

نظر زاده ،  تمیزی و امامی

ز دنیا گشته اند غافل تمامی

شهاب الدین اقدس پور و یاسر

همیشه چون نخود بودنند حاضر

به ولا کاک بهنام حق شناسی

ندیدم من در این شعرم جناسی

جلال ابادی و مسعود شهباز

بسان دختری می رفت با ناز

امید ما امیدش مرده یکسر

ز دنیا مال و اموالش یکی خر

همیشه صبح خر را زین بکردی

به بیرون رفته ساعاتی بگردی

صدو سی چهل نفر بودنند اینجا

همه باشخصیت خوشتیپ و اقا

 


چاپ کتاب با هزینه های زیر یک میلیون تومان

سلام و عرض ادب خدمت شما فرهیخته گرامی ( لطفا این قسمت را مطالعه بفرمایید)

انتشارات سخنوران به شماره ثبت ۹۱۸۹ با مجوز رسمی  از وزارت فرهنگ و  ارشاد اسلامی و چاپ هزاران عنوان کتاب تجربیات ارزشمند خود را در زمینه ی چاپ کتاب  در اختیار عزیزانی  قرار می دهد که می خواهند آثار خود را   به کتاب تبدیل کنند. شما با مطالعه تارنمای چاپ کتاب اطلاعات کاملی در زمینه چاپ کتابتان کسب کنید.

قابل توجه نویسندگان گرامی: ما کتابهای شما را با کمترین هزینه ممکن برایتان چاپ خواهیم کرد برای اثبات این گفته ی ما شما می‌توانید از  انتشارات مختلف در سراسر ایران استعلام قیمت بگیرید.

* نکته: اگر وقت کمی  در اختیاردارید یا برای چاپ کتابت عجله دارید و می خواهید خلاصه ای از روند چاپ کتاب، تبدیل پایان نامه به کتاب، و نحوه ی قرارداد با انتشارات و بقیه ی مراحل چاپ کتاب اطلاعاتی کسب کنید تو صیه ما به شما این است در قسمت بالا روی سه کادر دایره ای کلیک کنید تا با جزئیات کار و روند چاپ کتاب بیشتر اشنا شوید.

* در صورت نیاز به هر گونه مشاوره در زمینه چاپ کتاب، استخراج کتاب از پایان نامه، تبدیل پایان نامه به کتاب، نگارش کتاب، صفحه ارایی کتاب و … می توانید از راه های زیر با ما ارتباط برقرار کنید.

آدرس دفتر انتشارات: تهران – خیابان کارگر شمالی- بعد از خیابان ادوارد برون – پلاک ۱۴۰۷
( لطفا قبل از حضور در دفتر انتشارات از طریق تماس تلفنی با شماره 09183775334 با ما هماهنگ کنید – حضور شما در انتشارات مایه افتخار ماست).

 

سایت اصلی انتشارات
www.chapketab.ir

 

شماره تماس:   ۰۹۱۸۳۷۷۵۳۳۴    حسین وش
پست الکترونیک ( ایمیل ) :

hoseinvash@yahoo.com
hoseinvash@gmail.com

 

 

چاپ کتاب